فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 449
اي که مهجوري عشاق روا مي داري ، عاشقان را ز بر خويش جدا مي داري تشنه باديه را هم به زلالي درياب ، به اميدي که در اين ره به خدا مي داري دل ببردي و بحل کردمت اي جان ليکن ، به از اين دار نگاهش که مرا مي داري ساغر ما که حريفان دگر مي نوشند ، ما تحمل نکنيم ار تو روا مي داري اي مگس حضرت سيمرغ نه جولانگه توست ، عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري تو به تقصير خود افتادي از اين در محروم ، از که مي نالي و فرياد چرا مي داري
حافظ از پادشهان پايه به خدمت طلبند
،
سعي نابرده چه اميد عطا مي داري
تعبیر:
کاری را که از حد توانایی تو خارج است انجام نده و قدرت و توانایی خود را بسنج. با ندانم کاری، خود را دچار رنج و زحمت نکن. باید سعی و تلاش کنی تا به هدف برسی. اشتباهات خود را با تعقل و اندیشه برطرف کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 174
مژده اي دل که دگر باد صبا بازآمد ، هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد برکش اي مرغ سحر نغمه داوودي باز ، که سليمان گل از باد هوا بازآمد عارفي کو که کند فهم زبان سوسن ، تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد مردمي کرد و کرم لطف خداداد به من ، کان بت ماه رخ از راه وفا بازآمد لاله بوي مي نوشين بشنيد از دم صبح ، داغ دل بود به اميد دوا بازآمد چشم من در ره اين قافله راه بماند ، تا به گوش دلم آواز درا بازآمد
گر چه حافظ در رنجش زد و پيمان بشکست
،
لطف او بين که به لطف از در ما بازآمد
تعبیر:
بشارت باد که شاهد مقصود را در بر خواهی گرفت و دنیا به کام تو خواهد چرخید. دوستان را فراموش نکن. به زودی دشمنی ها به دوستی مبدل می شود.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 196
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند ، آيا بود که گوشه چشمي به ما کنند دردم نهفته به ز طبيبان مدعي ، باشد که از خزانه غيبم دوا کنند معشوق چون نقاب ز رخ در نمي کشد ، هر کس حکايتي به تصور چرا کنند چون حسن عاقبت نه به رندي و زاهديست ، آن به که کار خود به عنايت رها کنند بي معرفت مباش که در من يزيد عشق ، اهل نظر معامله با آشنا کنند حالي درون پرده بسي فتنه مي رود ، تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند گر سنگ از اين حديث بنالد عجب مدار ، صاحب دلان حکايت دل خوش ادا کنند مي خور که صد گناه ز اغيار در حجاب ، بهتر ز طاعتي که به روي و ريا کنند پيراهني که آيد از او بوي يوسفم ، ترسم برادران غيورش قبا کنند بگذر به کوي ميکده تا زمره حضور ، اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان ، خير نهان براي رضاي خدا کنند
حافظ دوام وصل ميسر نمي شود
،
شاهان کم التفات به حال گدا کنند
تعبیر:
به دوستان ریاکار و ظاهر الصلاح متکی نباش. هرچه می خواهی از خدا بخواه. دشمنان و حسودان را بشناس و همه ی جوانب کار را بسنج. پس از کسب اطمینان، شروع به کار کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 265
برنيامد از تمناي لبت کامم هنوز ، بر اميد جام لعلت دردي آشامم هنوز روز اول رفت دينم در سر زلفين تو ، تا چه خواهد شد در اين سودا سرانجامم هنوز ساقيا يک جرعه اي زان آب آتشگون که من ، در ميان پختگان عشق او خامم هنوز از خطا گفتم شبي زلف تو را مشک ختن ، مي زند هر لحظه تيغي مو بر اندامم هنوز پرتو روي تو تا در خلوتم ديد آفتاب ، مي رود چون سايه هر دم بر در و بامم هنوز نام من رفته ست روزي بر لب جانان به سهو ، اهل دل را بوي جان مي آيد از نامم هنوز در ازل داده ست ما را ساقي لعل لبت ، جرعه جامي که من مدهوش آن جامم هنوز اي که گفتي جان بده تا باشدت آرام جان ، جان به غم هايش سپردم نيست آرامم هنوز
در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش
،
آب حيوان مي رود هر دم ز اقلامم هنوز
تعبیر:
نا امید نباش و دست از طلب بر ندار هرچند ممکن است دیر به آرزوهای خود برسی. فعلاً صبور و مقاوم باش. راه های مختلف را امتحان کن تا به مقصود خود دست یابی. در هر حال سعه ی صدر داشته باش و غم های روزگار را هیچ بدان.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 53
منم که گوشه ميخانه خانقاه من است ، دعاي پير مغان ورد صبحگاه من است گرم ترانه چنگ صبوح نيست چه باک ، نواي من به سحر آه عذرخواه من است ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله ، گداي خاک در دوست پادشاه من است غرض ز مسجد و ميخانه ام وصال شماست ، جز اين خيال ندارم خدا گواه من است مگر به تيغ اجل خيمه برکنم ور ني ، رميدن از در دولت نه رسم و راه من است از آن زمان که بر اين آستان نهادم روي ، فراز مسند خورشيد تکيه گاه من است
گناه اگر چه نبود اختيار ما حافظ
،
تو در طريق ادب باش و گو گناه من است
تعبیر:
هرگز از انجام کاری که در پیش داری پشیمان نباش. سعادت و نیکبختی در انتظار تو است. از طعنه ی حسودان دوری کن و نسبت به آنها بی اعتنا باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 471
ز دلبرم که رساند نوازش قلمي ، کجاست پيک صبا گر همي کند کرمي قياس کردم و تدبير عقل در ره عشق ، چو شبنمي است که بر بحر مي کشد رقمي بيا که خرقه من گر چه رهن ميکده هاست ، ز مال وقف نبيني به نام من درمي حديث چون و چرا درد سر دهد اي دل ، پياله گير و بياسا ز عمر خويش دمي طبيب راه نشين درد عشق نشناسد ، برو به دست کن اي مرده دل مسيح دمي دلم گرفت ز سالوس و طبل زير گليم ، به آن که بر در ميخانه برکشم علمي بيا که وقت شناسان دو کون بفروشند ، به يک پياله مي صاف و صحبت صنمي دوام عيش و تنعم نه شيوه عشق است ، اگر معاشر مايي بنوش نيش غمي نمي کنم گله اي ليک ابر رحمت دوست ، به کشته زار جگرتشنگان نداد نمي چرا به يک ني قندش نمي خرند آن کس ، که کرد صد شکرافشاني از ني قلمي
سزاي قدر تو شاها به دست حافظ نيست
،
جز از دعاي شبي و نياز صبحدمي
تعبیر:
تردید و دودلی را کنار بگذار و با اراده ای محکم شروع به کار کن. با کسی که تجربه دارد مشورت کن تا آنکه ناگهان دچار دردسر و شکست نشوی. از مشکلات راه نترس. هیچ کاری به آسانی به دست نمی آید و به نتیجه نمی رسد. خدا را فراموش نکن و به او توکل کن تا با آرامش روحی به کار خود ادامه بدهی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 151
دمي با غم به سر بردن جهان يک سر نمي ارزد ، به مي بفروش دلق ما کز اين بهتر نمي ارزد به کوي مي فروشانش به جامي بر نمي گيرند ، زهي سجاده تقوا که يک ساغر نمي ارزد رقيبم سرزنش ها کرد کز اين به آب رخ برتاب ، چه افتاد اين سر ما را که خاک در نمي ارزد شکوه تاج سلطاني که بيم جان در او درج است ، کلاهي دلکش است اما به ترک سر نمي ارزد چه آسان مي نمود اول غم دريا به بوي سود ، غلط کردم که اين طوفان به صد گوهر نمي ارزد تو را آن به که روي خود ز مشتاقان بپوشاني ، که شادي جهان گيري غم لشکر نمي ارزد
چو حافظ در قناعت کوش و از دنيي دون بگذر
،
که يک جو منت دونان دو صد من زر نمي ارزد
تعبیر:
غم و اندوه بیهوده برای کاری که فایده ای برایت ندارد، کاری ابلهانه است. به دشمنان خود اعتنایی نکن. هر کار بزرگ و خطیر، مشکل و دشوار است. نخست جوانب کار را بسنج و سپس شروع به کار کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 130
سحر بلبل حکايت با صبا کرد ، که عشق روي گل با ما چه ها کرد از آن رنگ رخم خون در دل افتاد ، و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد غلام همت آن نازنينم ، که کار خير بي روي و ريا کرد من از بيگانگان ديگر ننالم ، که با من هر چه کرد آن آشنا کرد گر از سلطان طمع کردم خطا بود ، ور از دلبر وفا جستم جفا کرد خوشش باد آن نسيم صبحگاهي ، که درد شب نشينان را دوا کرد نقاب گل کشيد و زلف سنبل ، گره بند قباي غنچه وا کرد به هر سو بلبل عاشق در افغان ، تنعم از ميان باد صبا کرد بشارت بر به کوي مي فروشان ، که حافظ توبه از زهد ريا کرد
وفا از خواجگان شهر با من
،
کمال دولت و دين بوالوفا کرد
تعبیر:
از کسی که مورد اعتماد تو بود ضربه خورده ای. آرزوهای بلندی که در سر داری تو را دچار دردسر خواهد کرد. قناعت کن و دوستان واقعی خود را بشناس. از ریاکاران و افراد ظاهرالصلاح دوری کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 360
گر از اين منزل ويران به سوي خانه روم ، دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم زين سفر گر به سلامت به وطن بازرسم ، نذر کردم که هم از راه به ميخانه روم تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک ، به در صومعه با بربط و پيمانه روم آشنايان ره عشق گرم خون بخورند ، ناکسم گر به شکايت سوي بيگانه روم بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار ، چند و چند از پي کام دل ديوانه روم گر ببينم خم ابروي چو محرابش باز ، سجده شکر کنم و از پي شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولاي وزير
،
سرخوش از ميکده با دوست به کاشانه روم
تعبیر:
اگر از گرفتاری های زندگی خلاص شدی بهتر است که از آنجا تجربه بیندوزی و عاقلانه رفتار کنی. در کارها زود تصمیم نگیر و عاقبت اندیش باش. از تجربیات خود و دیگران به نحو احسن استفاده کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 19
اي نسيم سحر آرامگه يار کجاست ، منزل آن مه عاشق کش عيار کجاست شب تار است و ره وادي ايمن در پيش ، آتش طور کجا موعد ديدار کجاست هر که آمد به جهان نقش خرابي دارد ، در خرابات بگوييد که هشيار کجاست آن کس است اهل بشارت که اشارت داند ، نکته ها هست بسي محرم اسرار کجاست هر سر موي مرا با تو هزاران کار است ، ما کجاييم و ملامت گر بي کار کجاست بازپرسيد ز گيسوي شکن در شکنش ، کاين دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست عقل ديوانه شد آن سلسله مشکين کو ، دل ز ما گوشه گرفت ابروي دلدار کجاست ساقي و مطرب و مي جمله مهياست ولي ، عيش بي يار مهيا نشود يار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
،
فکر معقول بفرما گل بي خار کجاست
تعبیر:
در غم و گرفتاری بزرگی به سر می بری و نا امید و مأیوس هستی اما همه ی گرفتاری ها عاقبت نابود خواهند شد. با کمی خوش بینی و توکل و تلاش موفق خواهی شد. ثابت قدم و صادق باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 441
چه بودي ار دل آن ماه مهربان بودي ، که حال ما نه چنين بودي ار چنان بودي بگفتمي که چه ارزد نسيم طره دوست ، گرم به هر سر مويي هزار جان بودي برات خوشدلي ما چه کم شدي يا رب ، گرش نشان امان از بد زمان بودي گرم زمانه سرافراز داشتي و عزيز ، سرير عزتم آن خاک آستان بودي ز پرده کاش برون آمدي چو قطره اشک ، که بر دو ديده ما حکم او روان بودي
اگر نه دايره عشق راه بربستي
،
چو نقطه حافظ سرگشته در ميان بودي
تعبیر:
در انتظار رسیدن به مقصود و آرزو به سر می بری. نا امید نباش. در سایه ی سعی و تلاش، به نتیجه ی دلخواه می رسی. صبر داشته باش که خداوند با عاشقان و صابران است.
فال حافظ روزانه دوشنبه 16 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 144
به سر جام جم آن گه نظر تواني کرد ، که خاک ميکده کحل بصر تواني کرد مباش بي مي و مطرب که زير طاق سپهر ، بدين ترانه غم از دل به در تواني کرد گل مراد تو آن گه نقاب بگشايد ، که خدمتش چو نسيم سحر تواني کرد گدايي در ميخانه طرفه اکسيريست ، گر اين عمل بکني خاک زر تواني کرد به عزم مرحله عشق پيش نه قدمي ، که سودها کني ار اين سفر تواني کرد تو کز سراي طبيعت نمي روي بيرون ، کجا به کوي طريقت گذر تواني کرد جمال يار ندارد نقاب و پرده ولي ، غبار ره بنشان تا نظر تواني کرد بيا که چاره ذوق حضور و نظم امور ، به فيض بخشي اهل نظر تواني کرد ولي تو تا لب معشوق و جام مي خواهي ، طمع مدار که کار دگر تواني کرد دلا ز نور هدايت گر آگهي يابي ، چو شمع خنده زنان ترک سر تواني کرد
گر اين نصيحت شاهانه بشنوي حافظ
،
به شاهراه حقيقت گذر تواني کرد
تعبیر:
حقیقت و هدف از تو دور نیست فقط باید بصیر و آگاه باشی و هوشیارانه عمل کنی. در راه عشق به پیروزی خواهی رسید به شرط آنکه اخلاص داشته باشی و دروغ و ریا را از خود دور کنی.